کشتی به گل نشسته میانکاله با الناز شکردوست شناخته شد
بزرگترین مشکل صیادان شرق بندر امیرآباد وجود کشتی به گِل نشسته ایست که مانع صید می شود. با توجه به تقسیماتی که شیلات انجام می دهد این کوه آهنی در محدوده ایست که تور صیادان به آن گیر کرده وخالی می ماند.
علیرغم گذشت بیش از چهار سال از حادثه آتش سوزی که باعث غرق شدن کشتی تجاری متعلق به شرکت ملی نفت ، متاسفانه تاکنون هیچ اقدام مناسبی از سوی متولیان امر اتخاذ نشده است.
این کشتی سوخته هم اکنون در سواحل شبه جزیره میانکاله کناره گرفته است به یک جاذبه برای منطقه تبدیل شده است و حتی در تبلیغات هتل مروارید صدراکه نزدیک به ساحل امیراباد است جای گرفته است.این کشتی یاداور کشتی یونانی به گل نشسته ساحل کیش برای گردشگران است.
این کشتی چندی پیش نزدیک بود جان الناز شاکردوست را بگیرد .
الناز شاکردوست بازیگر سینما در فیلم سینمایی «تابو» به کارگردانی خسرو معصومی است، مدتی قبل در جریان ضبط سکانسی از این فیلم که قرار بود در آن صحنه غرق شدن شخصیت زن فیلم با نام بهار با بازی او ضبط شود، نزدیک بود به راستی در دریا غرق شود.
شاکردوست گفته:این اتفاق به این صورت بود که ما صحنه فیلمبرداریمان یعنی لوکیشن ما کنار دریا، نزدیک یک کشتی به گل نشسته به نام میانکاله بود. آن روز قرار بود ما صحنه خودکشی دختر فیلم به نام بهار را بگیریم که نقشش را من بازی میکنم. بعد از این که در سکانسی دعوای سختی با پدرم یعنی کسی که نقش پدرم را بازی میکند، داشتم، قرار بود به دریا رفته و در دریا آنقدر پیش بروم تا جایی که کسی من را نبیند.
در انتها هم به سمت راست بروم؛ یعنی آن جایی که این کشتی به گل نشسته و نتیجه اینکه از دید دوربین مخفی بمانم. اما هیچ کدام ما نمیدانستیم این کشتی به گل نشسته در انتهای پاشنه خودش پروانهای دارد که این پروانه هنوز کار میکند و باعث میشود که آب در گرداب جمع بشود، هر چیزی را که نزدیکش میشود ببلعد و تاکنون چهار نفر پیش از این، به همین شکل غرق شدند.
خوشحالم که تونل مرگ را تجربه کردم در همین لحظه نردبان سپید رنگی سمت من انداخته شد و باید اعتراف کنم، من فکر کردم این همان مرگ است اما ماجرا طور دیگری بود؛ یک زن و مرد ترکمن در این کشتی به گل نشسته زندگی میکردند یعنی بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس اسلامی آنها را در این کشتی گذاشته تا از کشتی مراقبت کنند، چرا که آهنهایی که در این کشتی است اهمیت دارد و این زن و مرد با حقوق ماهی دویست هزار تومان از این کشتی مراقبت میکنند.
این زن و مرد ترکمن از صدای داد و بی داد عوامل ماجرا را فهمیده بودند و این نردبان را سمت من پرت کردند، البته من از سرمای زیاد، از هوش رفته بودم و حتی مرد ترکمن به گفته خودش میگوید احتمال دادم کتفت در برود اما خودم را قانع کردم که جانت مهمتر است. من بعد از اینکه به هوش آمدم در کشتی بودم.